کد خبر: 358115
۰
PNAZAR
نسخه چاپی

پژوهش سیاسی مدرس؛ چراغی هدایتگر در مسیرِ سیاست‌ورزیِ خردمندانهِ ایرانی- اسلامی

آیت‌الله سیدحسن مدرس (۱۲۴۹- ۱۰ آذر ۱۳۱۶ش) در میان رجال و شخصیت‌های سیاسی و مذهبیِ ایرانِ دوره معاصر، چهرهِ شاخص و بلکه کم‌نظیری محسوب می‌شود. او تحصیلات حوزوی خود را در حومه قمشه و سپس اصفهان، نجف و سامرا در عراق گذراند و در نزد اساتید بزرگی مانند آیات عظام میرزای شیرازی، آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم یزدی تلمذ کرد و وقتی به‌اصفهان بازگشت به‌لحاظ علمی به‌درجه اجتهاد نائل شده بود. ایشان در بازگشت به‌اصفهان فقه و اصول تدریس می‌کرد. وقتی انقلاب مشروطه ایران در سال ۱۲۸۵ به‌پیروزی رسید، آیت‌الله سیدحسن مدرس حدود ۳۶ سال سن داشت و هم‌چنان‌که منابع موجود نشان می‌دهد، از همان برهه، در سلک مشروطه‌خواهان مؤثر اصفهان وارد شد و در انجمن مقدس ملی اصفهان که توسط بزرگانی مانند آقانورالله نجفی‌اصفهانی و محمدتقی نجفی معروف به‌آقانجفی تأسیس و هدایت می‌شد، عضویت یافت.

مدرس؛ چراغی هدایتگر در مسیرِ سیاست‌ورزیِ خردمندانهِ ایرانی- اسلامی

آیت‌الله مدرس و نسبت دین و سیاست

آیت‌الله مدرس با عنایت به‌پیشینه تحصیلاتی، مراودات علمی و تجربه زیسته سیاسی، ‌فکری، دینی و فرهنگیِ، نگاه و نگرشی نوگرایانه و نواندیشانه به‌مقوله دین و دین‌داری و نسبت دین و سیاست پیدا کرده و به‌ویژه مکتب فکری، سیاسی و دینی سامرا و نجف تأثیراتِ عمیقی بر مبانی فکری و سیاسی او نهاده بود. در چنین شرایطی بود که وقتی در آستانه تشکیل مجلس شورای ملی دوره دوم و در راستای اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه، مقرر گردید، پنج تن از علما و روحانیون صاحب صلاحیت، عهده‌دارِ نظارت بر عدم مخالفت قوانین مصوبه مجلس شورای ملی با «قواعد مقدس اسلام و قوانین موضوعه حضرت خیرالانام» شوند، آیت‌الله مدرس با نظر مساعد علما و مراجع مشروطه‌خواهِ شیعه و با نظر موافق نمایندگان مجلس، در جمع پنج عضو هیأت نظار وارد مجلس شورای ملی شد؛ بگذریم از این‌که آیت‌الله مدرس در جریان برگزاری انتخابات هم، شخصاً رأی لازم را برای نمایندگی مجلس شورای ملی کسب کرده بود.

آیت‌الله‌سیدحسن مدرس در جایگاه یک عالمِ نوگرای شیعه در ایرانِ پسامشروطه و در چارچوب قانون اساسی مشروطه و متمم آن، در عرصه سیاسی و اجتماعی، حضوری فعال و البته مؤثر پیدا کرد. آیت‌الله مدرس به‌عنوان یک عالم و روحانیِ نوگراندیش قانوگرا و مشروطه‌خواه که نشان داد به‌قانون اساسی مشروطه و متمم آن پایبندیِ عملیِ بسنده‌ای دارد و در همان چارچوب، دفاع از منافع ملی و حقوق اساسی ملت ایران را برای خود وظیفه‌ای دینی و سیاسی، ارزیابی می‌کند در تمام ادوار حضور خود در مجالس شورای ملی (ادوار دوم، سوم، چهارم، ‌پنجم و ششم)، دلیرانه و صریح، آنی از وظایف نمایندگی مردم و پیگیری و دفاع از حقوق و منافع ملی ایران در برابر سرکشان و قانون‌گریزان داخلی و البته متجاوزان و سلطه‌جویان خارجی فروگذار نکرد و هم‌چنان‌که می‌دانیم، نهایتاً هم در مسیر همان دفاع و حراست از حقوق و منافع اساسی ملت ایران مغضوب دیکتاتور واقع شده، مظلومانه به‌شهادت رسید.

آیت‌الله مدرس؛ نمادی شاخص از یک مجتهدِ شجاع و منطق‌گرا

آیت‌الله مدرس در جایگاه یک عالم و مجتهد شیعه در عرصه عمل، نشان داد که مکتب و مذهب تشیع از ظرفیت و بالندگی بسنده‌ای برای همگرایی و به‌تبع آن، پاسخ‌گویی به‌مطالبات، نیازها، حقوق و منافع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی جامعه ایرانی، در چارچوب پارادایمِ جهانِ پساسنتی و مدرن برخوردار است؛ هم‌چنان‌که تکوین، شکل‌گیری، گسترش و پیروزی نهایی انقلاب مشروطه هم در درجه اول مدیون حضور مؤثر و بلکه تعیین‌کننده علما و مرجعیت جهان تشیع در عرصه سیاسی و اجتماعی ایرانِ آن روزگار بود. علاوه بر این‌که روحانیت و مرجعیت نواندیشِ شیعه (آگاه به‌مقتضیات و ضرورت‌های زمان) نقش حمایتی و هدایت‌گرایانه بسیار مؤثری در فرایند تدوین، تنظیم و تصویب نهایی قانون اساسی مشروطه و متمم آن ایفا نمود؛ در بسیاری از ایالات و ولایات کشور، علما و روحانیون در روند بسیج عمومی و پیگیری و تأمین مطالبات و خواسته‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ایرانی، در چارچوب تحولاتِ پسامشروطه، نقش‌های مؤثری ایفا می‌کردند.

آیت‌الله سیدحسن مدرس به‌عنوان عالمی که با کسب آراء مردم حوزه انتخابیه مربوطه، حضوری دیرپا و در عین‌حال فعال و گاه بسیار تعیین‌کننده در مرکز قانونگذاری کشور (پارلمان) ایفا می‌کرد، نمادی شاخص و کم‌نظیر از یک مجتهدِ شجاع، منطق‌گرا و قانونمندِ مدافع حقوق اساسی ملت ایران، در عرصه‌های گوناگونِ داخلی و خارجی، محسوب می‌شد.

میراث آیت‌الله مدرس برای مجلس ایران

حضور دیرپا، مؤثر و بلکه تعیین‌کننده آیت‌الله مدرس در مقام نمایندگی مردم ایران، برای کلیت جایگاه مجلس شورای ملی و پارلمان ایران، اعتبار و مشروعیتِ فراوانی به‌ارمغان آورد و این پیامِ شفاف و صریح را به‌مخاطبان خود انتقال داد که میراث‌داران مکتب و مذهب تشیع از ظرفیت، خلاقیت و توانمندیِ دینی، علمی و نظریِ بسنده‌ای برای پاسخ‌گویی به‌مطالبات و نیازهای سیاسی، اجتماعی- مدنی، فرهنگی و اقتصادی جامعه ایرانی برخوردار هستند و در واقع، تجربه و میراثِ موفق و دلگرم‌کنندهِ سیاسی و فرهنگیِ شخصیت‌های بارزی نظیر آیت‌الله مدرس در داخل و بیرون از مجلس شورای ملی و پارلمان در چارچوب قانون اساسی مشروطه و متمم آن، بود که در پی فرازونشیب‌های فراوانِ کشور در دوران پسامشروطه، به‌مثابهِ چراغی فروزان و هدایتگر، مسیرِ سیاست‌ورزیِ خردمندانهِ ایرانی- اسلامی را برای نسل‌های آتی، ‌تعیین نمود.

مسیری که پس از ایشان توسط علمای صاحب‌نام و تأثیرگذاری مانند آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی در همان چارچوب مشروطه‌خواهی، پیگیری و دنبال گردید و وقتی، پس از دهه‌ها تکاپوی سیاسی و اجتماعی به‌دلایل گوناگون داخلی و خارجی، مشروطه‌گری ایرانی سرنوشتِ مأیوس‌کننده‌ای پیدا کرد، اسلام‌سیاسی، این‌بار با هدایت و رهبریِ تعیین‌کننده‌تر روحانیت و مرجعیتِ شیعه و البته با تأسی و بهره‌گیری از تجربهِ فعالیت سیاسی، اجتماعی و پارلمانتاریستیِ سودمند و بلکه موفقِ علمایی مانند آیت‌الله سیدحسن مدرس و آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی در عرصه سیاست‌ورزی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی، نقش تعیین‌کننده‌ای برای پارلمان و مجلس شورای اسلامی قائل گردید و حتی رهبری انقلاب که سخت به‌شخصیت علمی، سیاسی و دینی آیت‌الله سیدحسن مدرس دلبستگی داشت و ایشان را به‌مثابه الگو و معیاری روشن از نماد نمایندگیِ مردم ایران در ادوار گذشته تاریخی، معرفی می‌کرد در نظامِ پساانقلابیِ ایران، جایگاهی بس تعیین‌کننده‌ برای مجلس شورای اسلامیِ متکی به‌آراء ملت ایران (پارلمان) قائل گردید و تصریح نمودند که: «مجلس در رأس همه امور است».

آیت‌الله مدرس؛ مصداق بارز و شاخصی از یک نماینده شجاع مجالس

آیت‌الله سیدحسن مدرس در درجه اول از علم و دانشِ دینی و حوزویِ بسنده‌ای برخوردار بود و از جایگاه یک مجتهد شیعی به‌عرصه تکاپو و فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی در چارچوب قانون اساسی مشروطه و متمم آن، ورود پیدا کرده بود. بنابراین، حضور دیرپا و البته مؤثر و بلکه تعیین‌کننده او در صحن مجالس شورای ملی (پارلمان) که متضمن دفاع او از حقوق و منافع سیاسی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی جامعه ایرانی در چارچوب نظام مشروطه بود به‌فهم و درک بسنده ایشان از احکام و قوانین اسلامی و مبانی فکری و سیاسیِ مذهب و مکتب تشیع اتکاء داشت. آیت‌الله مدرس البته که مصداق بارز و شاخصی از یک نماینده شجاع مجالس شورای ملی آن روزگار (ادوار دوم تا ششم) محسوب می‌شد. هیچ‌یک از آگاهان به‌امورِ آن روزگار، کمترین تردیدی در شجاعت و دلیریِ بی‌حرف‌وحدیثِ آیت‌الله مدرس نکرده‌اند. ایشان در مقام نمایندگی مردم ایران در مجلس شورای ملی، بسیار شفاف و صریح بود.

هم‌چنان‌که مراتب قانون‌گرایی و تبعیت بی‌کم‌وکاستِ ایشان از قوانین موضوعه مجلس و قانون اساسی مشروطه، بر کسی از آگاهان به‌امور پوشیده نبود. آیت‌الله مدرس در دفاع از مظلوم و مقابلهِ صریح و بدون لکنتِ با ارباب قدرت و نفوذِ متجاوز به‌حقوق و منافع مردم پیشگام همه همکاران خود در مجلس و البته در بیرون از مجلس بود. آیت‌الله مدرس البته که در تبیین خواست‌ها و پیگیری علایق خود در مجلس یا بیرون از مجلس، اهل منطق و استدلال بود. آیت‌الله مدرس، در مقام نمایندگی مجلس شورای ملی، در درجه اول، خود را مؤظف و مکلف به‌حمایت و تأمین منافع ملی ایران و جامعه ایرانی، می‌دانست و در این راستا، کمترین اغماض و قصوری را نمی‌پذیرفت. ایشان در تمام نطق‌ها و بیانات پارلمانی، خود را مؤظف به‌تبعیت از مقررات و قوانین و آیین‌نامه‌های مصوب مجلس می‌دانست و با هر گونه بی‌نظمی و جنجال‌سازی انحراف‌آمیز و عوامگرایانه در صحن مجلس مخالفت می‌کرد.

آیت‌الله مدرس البته بسیار ساده‌زیست بود و اجازه نمی‌داد، کمترین شائبه سوءاستفاده از موقعیتِ نمایندگی مجلس در شئون گوناگون مالی- اقتصادی، اداری و غیره پیرامون ایشان مطرح شود. ایشان ضمن این‌که کاملاً انتقادپذیر بود در انتقاد و مواجههِ مستدلِ بدون لکنت با مخالفان و رقبای سیاسی‌اش در مجلس و نیز بیرون از مجلس کمترین تردیدی نشان نمی‌داد. ایشان خود را مؤظف به‌دفاعِ از هر آنچه حق و درست می‌نمود، می‌دانست؛ ولو آنکه پیگیری و دفاع از حق، به‌هر دلیلی، حتی نافی موقعیت و علایق خود ایشان باشد. آیت‌الله مدرس در تمام دوران نمایندگی مردم در مجلس شورای ملی در انتقاد از وزرا و دولت‌های وقت، مسئولان و مدیران ریزوکلان حاکمیت و حتی در انتقاد از شخص شاه کاملاً صریح و شفاف بود. ایشان به‌ضرورت بهره‌گیری و تبعیت از سیاست‌ورزی و مدیریت علمی، کارشناسانه و جدید، در امور گوناگون مبتلابه کشور و مردم، باوری عمیق داشت.

آیت‌الله مدرس؛ ‌تحزب و سیاست‌ورزی حزبی

آیت‌الله مدرس بالاخص باور بی‌حرف و حدیثی به‌تحزب و سیاست‌ورزی حزبی و تشکیلاتی داشت و در ادوار مختلفی هم که در مجلس حضور داشت از اعضا و بلکه هدایت‌گران اصلی فراکسیون‌های حزبیِ مورد عنایت خود محسوب می‌شد.آیت‌الله مدرس داخل و خارج از مجلس، همواره تأمین و پیشبرد منافع ملی و دفاع از حقوق اساسی مردم ایران را بر هر گونه منافع و علایق شخصی و گروهی مرجح می‌شمرد و در این راستا، بارها و بارها با ارباب قدرت و نفوذ در دولت، مجلس، دربار و غیره درافتاد. آیت‌الله مدرس در همان حال، شخصیت سیاسی بسیار واقع‌گرا و عملگرایانه‌ای داشت و از شعارگرایی عوامانه و غیرکارشناسی پرهیز می‌کرد. ایشان فهم و درک بسنده‌ای از ضرورت‌ها و نیازمندی‌های زمانه در عرصه‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی داشت و در مسیر حل و فصل علمی و کارشناسانه مشکلات و بحران‌های مبتلابه جامعه ایرانی، از هیچ همراهی و همدلی‌ای با مسئولان امر در سطوح گوناگون، فروگذار نبود. آیت‌الله مدرس سخت به‌موضوع و ضرورت قانون‌گرایی و تبعیت از اصول قانون اساسی مشروطه و متمم آن پایبندی نشان می‌داد و قانون‌گرایی و رعایت قوانین موضوعه را ضرورتی ناگزیر و اجتناب‌ناپذیر برای توسعه و تعالی کشور در شئون و سطوح گوناگون ارزیابی می‌کرد. علاوه بر همه اینها، آیت‌الله سیدحسن مدرس به‌شدت از ریاکاری و عوامگرایی و بلکه عوامفریبی بیزار بود.

پژوهش‌ها در مورد آیت‌الله مدرس؛ کم‌وکاستی‌ها

از منابع دست اول تاریخی (نظیر خاطرات، صورت مذاکرات مجلس شورای ملی، روزنامه‌ها و نشریات ادواری وقت، اسناد و مدارک رسمی و غیررسمی) که بگذریم، بیشترین و بلکه قریب به‌اتفاقِ آثار پژوهشی و تحقیقاتی (در قالب کتاب و مقاله) پیرامون شئون گوناگون حیات و فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی، دینی و فرهنگی شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، انجام گرفته است. در واقع، به‌دلایل عمدتاً سیاسی در طول دوره سلطنت پهلوی، تحقیقات مورد وثوقِ تاریخیِ قابل اعتنایی در موضوع آیت‌الله مدرس انجام نگرفت. به‌دلایلی که کمابیش اطلاع داریم، حاکمیت پهلوی در کلیت خود، نظر مساعدی نسبت به‌شخص آیت‌الله مدرس نداشت و به‌تبع آن، فضای سیاسی، اجتماعی و بالاخص علمیِ بسنده‌ای برای پرداختن به‌زندگی و حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگیِ ایشان در آن دوره فراهم نشد.

البته طی ۱۲ ساله متعاقب سقوط رضاشاه که تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که فضای سیاسی و اجتماعی کمابیش آزادانه‌ای در ایران شکل گرفت، به‌طور بالقوه، امکان پرداختن علمی به‌زندگی بالاخص سیاسی و اجتماعی امثال شهید مدرس فراهم بود اما در آن برهه هم، چنان‌که باید، جامعه علمی و دانشگاهی ما از ظرفیت بسنده‌ای برای انجام امور پژوهشی در این موضوع برخوردار نشد. فقط پس از سقوط رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی بود که به‌ دلایل گوناگون سیاسی، ‌دینی، اجتماعی و فرهنگی، ظرفیت، فضا و بلکه انگیزه‌های قابل توجهی برای توجه جامعه علمی، دانشگاهی و محافل سیاسی، مطبوعاتی و اجتماعی به‌تحقیقِ پیرامون زندگی سیاسی و اجتماعیِ آیت‌الله مدرس فراهم گردید. به‌ویژه، تمجید و تحسین‌های مکرر رهبری انقلاب، امام خمینی از نقش و جایگاه شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس در مجالس شورای ملی، نقش مؤثری در توجه جامعه علمی، دانشگاهی ما به‌بررسی و تحقیق پیرامون زندگی سیاسی و اجتماعی ایشان ایفا می‌کرد.

تجربه فعالیت پارلمانی دیرپای شهید مدرس به‌مثابه الگو و معیاری شاخص برای سمت نمایندگی مردم ایران در مجالس شورای اسلامی مورد تأکید و تأئید مجموعه نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت (و چنان‌که می‌دانیم روز ۱۰ آذر سالروز شهادت آیت‌الله سیدحسن مدرس در سال ۱۳۱۶ به‌عنوان روز مجلس نامگذاری شد) و این‌همه انگیزه انجام تحقیقات و پژوهش‌های تاریخی پیرامون زندگی شهید مدرس را فزون‌تر می‌ساخت.طی دو سه دهه نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شاهد برگزاری همایش‌هایی در موضوع و محور زندگی سیاسی، فردی و اجتماعی ایشان در کشور بوده‌ایم. در همان حال به‌مناسبت‌های گوناگون، برخی مؤسسات و مراکز علمی و تحقیقاتی، کتاب‌ها و مجموعه مقالاتی در باره زندگی و حیات سیاسی و اجتماعی شهید مدرس چاپ و منتشر کرده‌اند. ضمن این‌که، طی همان دو سه دهه نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کتاب‌ها و مقالات علمی دیگری توسط نویسندگان و محققان عمدتاً ایرانی در موضوع زندگی آیت‌الله سیدحسن مدرس تألیف و منتشر شده است.

با این احوال، چنان به‌نظر می‌رسد که طی یک دهه اخیر و بلکه بیشتر از دامنه کمی و کیفیِ انجام تحقیقات علمی تاریخی پیرامون زندگی و فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایشان، کاسته شده است و چنین می‌نماید که گویا، پرداختن به‌موضوعاتی مانند زندگی‌نامه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شهید مدرس، اولویت پژوهشی و تحقیقاتی خود را در میان نویسندگان، محققان و محافل علمی، ‌دانشگاهی و پژوهشی کشور از دست داده است و در خوشبینانه‌ترین وضعیت، سخت از دامنه این‌گونه تحقیقات کاسته شده است.

به‌گمان من، ضمن این‌که ‌ضرورت دارد و باید که جامعه علمی، فرهنگی و البته فعالان سیاسی، ‌اجتماعی و مطبوعاتی و دیگر اقشار مردم ایران، به‌آثار و تحقیقاتی که پیش از این و طی سالیان می‌شود گفت دورِ گذشته در موضوع زندگی و حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس چاپ و منتشر شده است، توجه کافی و لازم را داشته باشد و از خوانش مجدد و البته نقادانه آن آثار غافل نشود؛ به‌دلایل گوناگون راهبردی و بلکه عملی و کاربردی، به‌ویژه، انجام تحقیقات جدید علمی و دانشگاهی پیرامون زندگی سیاسی و اجتماعی شهید مدرس (با عنایت و رویکرد ویژه به‌نقش و جایگاه تاریخی ایشان در مجالس شورای ملی ادوار دوم تا ششم)، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر پیدا کرده است.

باید که اسناد و مدارک و منابع دست اولِ تاریخی مربوط به‌زندگی و حیات سیاسی، اجتماعی، مذهبی، فرهنگی، اقتصادی شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس با مبانی علمی، فکری و سیاسیِ مبتلابه حال حاضر جامعه ایرانی، مورد خوانش و تحلیل و ارزیابی مجدد قرار گرفته و با توجه به ‌اپیستمه و افق دانایی و فهم جدیدی که ضرورت‌ها، نیازها و علایق سیاسی، اجتماعی، دینی و فرهنگی در جامعه علمی، دانشگاهی و پژوهشی ما پیدا شده است، صورت‌بندیی‌های علمی و نظریِ نوینِ راهبردی و بلکه کاربردی‌تری از موضوع زندگی و نقش تاریخی ایشان صورت بگیرد. به‌ویژه، ارائه قرائت‌های علمی و نظریِ نو و روزآمد از نقش و جایگاه تاریخی شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس، می‌تواند در فهم و به‌تبع آن احیاناً اصلاح و ارتقاء سطح فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه امروز ما مؤثر واقع شود.

*پژوهشگر و نویسنده مبتکر حوزه تاریخ معاصر

قم پرس منتظر دریافت اخبار و پیام های هموطنان عزیز می باشد.

آپلود عکس