تعلیق عضویت سوریه در «اتحادیه عرب» به دنبال درگیریهای داخلی این کشور، خصومت و آشتیناپذیری اکثر کشورهای عربی با دولت «بشار اسد» را عیانتر کرد. دو هفته پیش اما وزیر امور خارجه الجزایر که کشورش در ماه مارس ۲۰۲۲ نشست سران اتحادیه عرب را میزبانی خواهد کرد، اظهار داشت زمان بازگشت سوریه به این اتحادیه رسیده است. سهم ایران از اقتصاد سوریه تنها سه درصد است اما ترکیه ۳۰ درصد تجارت این کشور را در اختیار گرفته است. به گفته نایب رییس اتاق بازرگانی این وضعیت نشاندهنده ضعف ما در دیپلماسی اقتصادی است.مقامات کشورهای عربی هم از مدتها پیش عزم رفتن به دمشق کردهاند که در قالب یکی از تازهترین این سفرهای دیپلماتیک، ملاقات «عبدالله بن زاید» با اسد در سوریه انجام شد و این به معنای گشایش باب روابط پس از یک دهه بود. قرائن و شواهد متعددی از تلاش دولتهای عربی برای نزدیک شدن به سوریه وجود دارد و همین باعث شده بسیاری از ناظران تحولات منطقه و سیاست خارجی جمهوری اسلامی این پرسش را مطرح سازند که آیا باید نگران این روند بود؟
نگاهی به شرایط اقتصادی ایران و کشورهای عربی در روابط با سوریه
عادیسازی روابط با سوریه در دو محور اقتصادی و نیز سیاسی-نظامی-امنیتی موضوعیت مییابد. یکی از بزرگترین واقعیات پیش روی سوریه این است که بعد از ده سال جنگ، این کشور نیازمند بازسازی است. براساس گزارشی که سال ۲۰۱۷ از سوی سازمان ملل منتشر شد، هزینه بازسازی سوریه ۳۸۸ میلیارد دلار است. البته رییسجمهوری این کشور در دیدار با هیات نمایندگان مجلس روسیه این رقم را ۴۱۰ میلیارد دلار اعلام کرده است.هر چند جمهوری اسلامی ایران کوشیده تا در سالهای اخیر از روند بازسازی سوریه عقب نماند اما نگاهی به روابط اقتصادی دو کشور و آمارهای آن، مختصات و محذورات موجود در این زمینه را مینمایاند. «محمد امیرزاده» نایب رییس اتاق بازرگانی ایران سیام آبان در نشست هیات نمایندگان این مجمع تجاری بیان داشت: سهم ایران از اقتصاد سوریه تنها سه درصد است اما ترکیه ۳۰ درصد تجارت این کشور را در اختیار گرفته است. این نشان دهنده ضعف ما در دیپلماسی اقتصادی است.
«سیدروح الله لطیفی» سخنگوی گمرک هم ۲۶ آبانماه در گفتوگویی با تارنمای «بازار» عنوان داشت: در هفت ماهه نخست سال جاری، حجم مراودات تجاری بین ایران و سوریه با روندی افزایشی به ۱۲۳ میلیون و ۸۹۵ هزار و ۳۲۵ دلار رسیده که سهم صادرات محصولات ایرانی ۱۰۶ میلیون و ۲۱۷ هزار و ۳۸ دلار بوده است. مجموع ارزش مبادلات تجاری دو کشور هم در سال ۱۳۹۹ به میزان ۱۳۹ میلیون و ۹۳۸ هزار و ۶۵ دلار ثبت شده است که رقم بسیار اندکی در تجارت خارجی ایران به شمار میآید. بر اساس آخرین اعلام گمرک، در دوره ۱۲ ماهه سال ۹۹، حدود ۷۳ میلیارد دلار از مبادی کشور صادر و وارد شده و این یعنی کمتر از ۲ دهم درصد کل ارزش مبادلات خارجی ایران در سال ۹۹ مربوط به سوریه بوده است.
مهمترین اولویت تهران در ارتباط با سوریه چیست؟
کمتر از ۲ دهم درصد کل ارزش مبادلات خارجی ایران در سال ۹۹ مربوط به سوریه بوده است.
با توجه به آنچه گفته شد آنچه در روابط جمهوری اسلامی ایران و سوریه اولویت و برجستگی دارد، مسائل سیاسی- دیپلماتیک و نیز نظامی- امنیتی است تا منافع اقتصادی. در حوزه مسائل راهبردی همچنان جمهوری اسلامی ایران میکوشد در کنار شریک اصلی خود در حوزه تحولات سوریه یعنی روسیه، ضمن جلوگیری از سربرآوردن مجدد تروریسم تکفیری، موقعیت دولت بشار اسد را تحکیم بخشد. از سوی دیگر پروژههایی همچون اتصال ترانزیتی و استراتژیک تهران-بغداد-دمشق- بیروت، اهداف کلان و درازمدت جمهوری اسلامی ایران در قبال آینده سوریه را به تصویر میکشد و نشان میدهد مهمترین بستر در زمینه سیاستگذاری تهران در قبال سوریه، تحکیم محور مقاومت است.
در زمینه حضور مستشاری جمهوری اسلامی ایران در سوریه که به خواست دولت قانونی این کشور ادامه دارد نیز مسائلی مانند رخنهجویی صهیونیستها به نواحی پیرامونی ایران به طور اخص جمهوری آذربایجان، اهمیت و ابعاد جدیدی به این حضور مستشاری داده است. و اما این پرسش همچنان باقی است که آیا باید با دیده نگرانی به فرایند نزدیکی دولتهای عربی به سوریه و عادیسازی روابط نگریست؟
چرایی عادیسازی روابط کشورهای عربی با سوریه و پیامدهای آن برای تهران
دکتر «جواد حقگو» عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و کارشناس روابط بینالملل در گفتوگویی با پژوهشگر ایرنا میگوید در رابطه با عادیسازی مناسبات سوریه با کشورهای عرب منطقه قبل از هر چیز باید دقت شود که در این زمینه میان دولتهای عربی اختلافاتی وجود دارد و اینگونه نیست که همه پایتختهای عربی این هدف را به صورت هماهنگ دنبال کنند. خود همین موضوع را میتوان به عنوان یک دیباچه نظری برای تبیین این مساله در نظر گرفت. برای مثال امارات گامهای موثری در این زمینه برداشته اما قطریها چندان تمایلی به این موضوع نشان ندادهاند. خود همین موضوع نیاز به واکاوی دارد. با توجه به اتفاقاتی که این چند مدت در منطقه افتاد به خصوص تحولات افغانستان و سیطره طالبان بر افغانستان، این رخداد را باید محرکی جدی و اساسی برای آغاز موج جدید فعالیت گروههای تروریستیِ به ظاهر اسلامگرا در نظر گرفت. چه خوشمان بیاید چه نیاید و به رغم شعارهای طالبان مبنی بر اینکه افغانستان میخواهد یک بازیگر عادی در نظام بینالملل باشد، مرور اخبار این روزهای افغانستان به ما میگوید به موازات قدرتگیری طالبان، جریانهای نزدیک به القاعده و داعش خراسان در حال قدرتگیری هستند. این مساله در عقبه خود حکایت از تحولات راهبردی و کلان مهمی در منطقه دارد که باید به آنها پرداخت. پروژههایی همچون اتصال ترانزیتی و استراتژیک تهران-بغداد-دمشق- بیروت اهداف کلان و درازمدت جمهوری اسلامی ایران در قبال آینده سوریه را به تصویر میکشد و نشان میدهد مهمترین بستر در زمینه سیاستگذاری تهران در قبال سوریه تحکیم محور مقاومت است.
در همین رابطه این تحلیل مطرح میشود که شاید این انفجارها و عملیات تروریستی که طی هفتههای گذشته شیعیان را هدف قرار داده چندان بیارتباط با خواست خودِ طالبان هم نباشد. شواهد و قرائن بسیاری وجود دارد که نشان میدهد در آینده نهچندان دور در افغانستان و عراق و ... شاهد افزایش فعالیت گروههای افراطی خواهیم بود. در این میان، بسیاری از کشورهای منطقه مانند مصر و عربستان و اردن و ... در موقعیت کنونی تمایلشان این است که شبکه دولتهای مخالف گروههای تکفیری تروریستی تقویت شود. عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بر این باور است که وقتی ماهیت نظام سیاسی سوریه را نگاه میکنیم یا وضعیت تقابل اخوانیها با بشار اسد را میبینیم، تمایل دولتهای عربی یادشده قابل درک خواهد بود. با توجه به یک نگاه آیندهنگرانه، رفتار کشورهای عربی همچون مصر و عربستان و امارات قابل فهم است.
از نظر او، از همین دریچه نگاه منفی قطر و ترکیه هم به فرایند عادیسازی قابل تبیین است. در بحث عادیسازی روابط با دمشق باید این فرایند را از منظر خواست دولتهایی که به آنها اشاره شد مورد بررسی قرار دهیم نه صرفا خواست سوریه. همه این دولتها زمانی تلاششان معطوف به این بود که نظام بشار اسد سقوط کند اما زمانی که به این نتیجه رسیدند که نمیشود به این هدف دست یافت برنامهشان تغییر یافت: «در نقشه جدید باید تبیین جدیدی از اوضاع ارائه داد. در این تبیین جدید که میتوان آن را تبیینی مثلثی نام نهاد، سه راس مثلث در حال اثرگذاری بر روندهای منطقه هستند. در یک راس قطر و ترکیه عموما از ظرفیت گروههای تروریستی تکفیری نفع بردهاند و با قدرتگیری مجدد طالبان انرژی تازهای گرفتند. هر چند پاکستان خاورمیانهای نیست اما در این فرایند در کنار بازیگرانی مانند قطر و ترکیه جای میگیرد. در راس دیگر، ایران است که در کنار کشورهای محور مقاومت از جمله خودِ سوریه قرار دارد و راس دیگر به دولتهای محافظهکار خاورمیانه مثل عربستان و مصر و امارات اختصاص دارد که با هر دو راس دیگر رقابت و تنازعاتی دارند.»
از نگاه برخی تحلیلگران مسائل منطقه، نزدیکی دولتهای عربی به دمشق دست کم این مزیت را برای تهران به همراه خواهد داشت که میتواند مانع ترکتازی آنکارا در آینده سوریه شود.
بر اساس تحلیل دکتر حقگو، در این بازه زمانی، با توجه به تحرکاتی که ترکیه با همراهی پاکستان، رژیم صهیونیستی و با کارگزاری جمهوری آذربایجان در مرزهای شمال غربی ایران دارند و قطعا این تحولات را نمیتوان جدا از رویدادهای ورای مرزهای شرقی ایران دانست، همچنین با پیشرفت گفتوگوهای تهران و ریاض که انتظار میرود به صورت دومینووار به گفتوگو با قاهره و ابوظبی هم منتهی شود، همه گویای این است در بلوکبندی جدید قدرت در منطقه، عادیسازی روابط سوریه با این کشورها نمیتواند چندان به ضرر جمهوری اسلامی ایران باشد. نباید از این واقعیت غافل شد که سوریه در بدترین شرایط به خصوص از سال ۲۰۱۱ به این سو، دوست و دشمن خود را شناخته است و نباید نگران این بود که دمشق پشت ایران را خالی کند. در مدل مثلثی بازیگران منطقه خاورمیانه، در عادیسازی روابط کشورهای عربی با سوریه یک راس مثلث (با حضور امارات، اردن، عربستان و ... ) به راس دیگر شامل ایران و کشورهای محور مقاومت اعم از سوریه، یمن و نیز عراق و لبنان (به رغم فراز و فرودهای دو کشور اخیر) نزدیک میشود.
از انگیزههای نزدیکی راس کشورهای محافظهکار عربی به راس شامل کشورهای محور مقاومت باید مهار سیاستهای تهاجمی راس سوم به رهبری ترکیه را عنوان کرد؛ بازیگری که با بلندپروازیهای اردوغان و سیاستهای «نوعثمانیگری» چالشهای زیادی را در منطقه ایجاد کرده و قطعا این چالشها روندی افزایشی خواهد داشت.
در نتیجه باید گفت همچنان که اشاره شد کشوری مانند ترکیه ۱۰ برابر ایران با سوریه مبادلات تجاری دارد که این موضوع با توجه به ضعف دیپلماسی تجاری ما و محذورات ناشی از تحریم از یک سو و مجاورت ترکیه با سوریه و نیز توانمندیهای اقتصادی ترکها در سوی دیگر معادله، اوضاع را به زیان ایران پیش میبرد. این در حالی است که از نگاه برخی تحلیلگران مسائل منطقه، نزدیکی دولتهای عربی به دمشق دست کم این مزیت را برای تهران به همراه خواهد داشت که میتواند مانع ترکتازی آنکارا در آینده سوریه شود.
قم پرس منتظر دریافت اخبار و پیام های هموطنان عزیز می باشد.